گفتمان سايه يا دولت سايه

 در جريان تبليغات انتخاباتي چهاردهمين دوره رياست‌جمهوري و پس ‌از اعلام نتايج آن از سوي يكي از نامزدهاي حاضر در جريان رقابت‌ها واژه‌ گفتمان سايه مطرح شد. به ‌دنبال آن، اين موضوع بهانه‌اي شد تا از سوي پژوهشگران و كنشگران سياسي موضوع جايگاه دولت سايه و گفتمان سايه در فضاي سياسي جامعه ايران بررسي شود. اكنون اين سوال مطرح است كه آنچه از سوي آقاي دكتر جليلي مطرح شده است و تاكيد بر گفتمان سايه دارند آيا گفتمان سايه است يا به تعبير دقيق‌تر دولت سايه ؟بررسي علمي اين واژه‌ها هنگامي ممكن است كه واژه‌هاي گفتمان سايه و دولت سايه از نظر تبارشناسي بررسي و آنگاه صحت و سقم آنچه از سوي آقاي دكتر جليلي مطرح شده است، مورد ارزيابي قرار گيرد . گفتمان از لحاظ لغوي ترجمه فارسي كلمه discourse است كه بيشتر با نام ميشل فوكو رابطه تنگاتنگ دارد اگرچه فوكو گفتمان را ابزار و نشانه‌هايي براي برقراري ارتباط مي‌داند، اما واقعيت اين است كه گفتمان در حوزه‌هاي مختلف سياسي، فرهنگي، اقتصادي و اعتقادي قابل كاربست است، اما آنچه در اين نوشتار مدنظر است، گفتمان سياسي است كه هر نظام سياسي با بازتوليد يك گفتمان سياسي درصدد هژمون كردن آن است و يكي از مهم‌ترين راهكارهاي دولت‌ها براي نيل بدين مهم استفاده از امر آموزش و نظام آموزشي آن جامعه است. در ايران نيز در جريان انقلاب اسلامي گفتمان‌هاي مختلف با يكديگر ائتلاف كردند، اما پس ‌از پيروزي انقلاب به ‌تدريج تا اوايل دهه ۱۳۶۰ گفتمان ايدئولوژيك يا اسلام‌گرايي بر گفتمان‌هاي ديگر مسلط شد. اما پس‌از اندك زماني به ‌دليل ورود مفاهيم و واژه‌ها از فرهنگ جهاني به ادبيات سياسي ايران و درك متفاوت نخبگان سياسي در سطح حاكميت از اين واژه‌ها و كاربست آنها به ‌تدريج خود گفتمان اسلام‌گرايي از درون صاحب خرده گفتمان‌هايي شد كه البته امري طبيعي بود .تامل در گفتمان دولت‌هاي به ‌قدرت‌رسيده در ايران پس ‌از پايان جنگ تاكنون بيانگر اين مهم است كه  هر دولت به نمايندگي از يك گفتمان كه خود خرده گفتماني از گفتمان اسلام‌گرايي بوده است عهده‌دار امور بوده و دولت تشكيل داده‌اند .اما واژه دولت سايه بيشتر در جوامع قابل كاربست است كه نظام سياسي آنها حزبي بود و دولت پايگاه حزبي دارد به ‌خصوص اين موضوع در مورد جوامعي مانند انگليس با نظام دوحزبي صدق مي‌كند كه پس ‌از پيروزي حزب حاكم و تشكيل دولت، حزب مغلوب دولت در سايه تشكيل مي‌دهد كه هدف از آن نظارت بر عملكرد دولت حاكم و هم برنامه‌ريزي براي رقابت‌هاي انتخاباتي دوره‌ بعد است، اما آنچه در اين‌ ميان مهم است، اين نكته است كه در جوامعي كه دولت سايه وجود دارد شكل‌گيري دولت سايه، فعاليت آن، بودجه و عملكرد آن شفاف و براي همگان مشخص است، اما اكنون آنچه در ايران مطرح شده براي كنشگران سياسي چند سوال را مطرح كرده است: ۱- در كشوري كه دولت پايگاه حزبي و رقابت‌هاي سياسي ماهيت حزبي ندارند، آيا دولت سايه معناي قانوني دارد؟ ۲- در ايران دولت‌ها بيشتر نمايندگي ائتلافي از نيروهاي سياسي را عهده‌دار بوده‌اند چنانكه دولت آقاي رييسي نيز همين‌گونه بوده است، لذا در چنين وضعيتي آيا تشكيل دولت سايه از سوي فرد و جرياني كه خود متعلق به جناح اصولگراست چه معنايي مي‌تواند داشته باشد؟ ۳- مگر وظيفه دولت سايه نقد دولت حاكم و برنامه‌ريزي براي رقابت‌ انتخاباتي بعدي نيست پس چگونه آقاي دكتر جليلي مي‌فرمايند كه در موارد متعدد به دولت آقاي رييسي مشاوره و كمك كرده‌اند حال ‌آنكه نامبرده به عنوان دولت سايه وظيفه نقد داشته‌اند و بالاخره سوال چهارم اينكه تشكيل دولت سايه، كادر‌سازي، فعاليت در سطح كشور و تشكيل جلسات مختلف با نخبگان از رشته‌هاي گوناگون هزينه مي‌خواهد اگر بناست هزينه ستاد تبليغات انتخابات رياست‌جمهوري رهبر دولت سايه در دوره چهاردهم از سوي كمك‌هاي مردمي تامين شود بايد اين موضوع به‌وضوح مشخص شود كه سال‌هايي كه جامعه بر اثر تحريم‌ها به ‌شدت از نظر اقتصادي در شرايط وخيمي قرار داشته هزينه دولت سايه از كجا و از سوي چه نهادي تامين شده است و مهم‌تر اينكه آيا چنين هزينه‌اي ضرورت داشته و وظيفه دولت سايه چه بوده است؟ علي‌اي‌حال تاكيد آقاي دكتر جليلي بر گفتمان سايه و نه دولت است اگر مبنا را بر گفتمان هم قرار بدهيم و منظور از آن را شكل‌گيري يك گفتمان منتقد دولت حاكم بدانيم شايد وجود گفتمان منتقد در زمان حضور دولت‌هايي مانند دولت آقاي روحاني يا دولت آينده معنا داشته باشد، اما وجود گفتمان سايه در زمان دولت آقاي مرحوم رييسي چه معنايي مي‌تواند داشته باشد مگر جز اين است كه آقاي رييسي نمايندگي نيروهاي اصولگرا به ‌ويژه جبهه پايداري را برعهده داشته است پس آيا گفتمان سايه آقاي جليلي طرح يك خرده گفتمان عليه گفتمان دولت اصلي بوده كه خود نماينده نيروهاي اصولگرا و جبهه پايداري بوده است؟ طرح اين سوال و امكان طرح سوالات ديگر بيانگر اين مهم است كه اصرار بر اينكه آنچه وجود داشته و دارد، گفتمان است نه دولت، به ‌نظر مي‌رسد اشتباه است و منطقي آن است كه ادعا شود دولت سايه‌اي وجود داشته و دارد كه درصدد تدوين و طرح يك گفتمان سايه است . چنين عملي هر چند بيانگر نوعي كنشگري سياسي است، اما سوالات متعددي مطرح مي‌شود به عنوان مثال ۱- آيا در شرايط فقدان دولت حزبي چنين اقدامي قانوني است؟ ۲- هزينه چنين فعاليتي از كجا و از سوي چه نهادهايي تامين مي‌شود؟ ۳- وقتي دولت اصولگرا قدرت را در اختيار داشته است دولت سايه و گفتمان سايه چه معنايي مي‌تواند داشته باشد؟ به اميد آنكه يكي از ويژگي‌هاي حكمراني خوب شفافيت است و دولت آقاي پزشكيان متعهد به اجراي اين اصل شده، پس ‌از تشكيل دولت از سوي وي بسياري از ابهامات در خصوص دولت سايه و گفتمان  سايه  شفاف‌سازي  شود.