صداي مردم با كارزارهاي ميانجي

نااميدي مزمن شده جامعه ناشي از ناكام ماندن تلاش‌هايش براي ايجاد تغييراتي كه انتظار آن را داشت، عنصر اصلي رفتارهاي سياسي از جمله كنش‌هايي در قالب اعتراضات خياباني ۱۴۰۱، عدم مشاركت در انتخابات تا مهاجرت و در مجموع بي‌تفاوتي سياسي و ايجاد درگيري‌هاي اجتماعي- فرهنگي است. اين‌ روزها، در پي انتخابات رياست‌جمهوري چهاردهم، با گشوده شدن روزنه‌اي كوچك از اميد به تغيير، نشاطي مشهود در جامعه پديدار شده است. اميد اجتماعي توهم نيست؛ بلكه يك واقعيت است. تقويت جامعه مدني را مي‌توان نقطه اتكاي اميد اجتماعي دانست. در روزهاي اخير، فرصت حضور در «رويداد لزوم پاسخگويي دولت جديد به كنشگري آنلاين» مهيا شد. مروري بر گزارش آمار كنشگري‌هاي خرد و كلان در مدل پتيشن «كارزار» بار ديگر، لزوم تقويت سرمايه اجتماعي جامعه مدني و ميانجيگري را به خوبي يادآور مي‌شد. اينكه چطور يك استارت‌آپ جوان در زمان هفت سال تنها با هدف كنشگري مدني توانسته است 34 ميليون امضا از ۱۶ ميليون شهروند را براي 26 هزار كارزار مختلف در حوزه‌هاي متفاوت جمع‌آوري كند، در برخي از اين كنشگري‌ها به وضوح قدرت جامعه مدني قابل رديابي است. بي‌ترديد، سه گروه عمده اجتماعي بايد نسبت خود با پديده‌ها را به گونه‌اي تنظيم كنند كه به‌طور اساسي بلوغ ملي در آن متبلور باشد. در اين ميان، مهم‌ترين و تاثيرگذارترين گروه، دولت است. دولت به عنوان تصميم‌گيرنده در اين شرايط كه از جانب ملت تصميماتي را براي حفظ تماميت ارضي، حاكميت و حفظ غرور ملي و شيوه ايجاد همبستگي ملي و هويت جمعي مي‌گيرد، مهم‌ترين عامل تاثيرگذار محسوب مي‌شود. نهادهاي مياني، روشنفكران، گروه‌هاي مرجع، رسانه‌ها و آناني كه صداي‌شان ميانجي و ميانه‌اي بين دولت و جامعه هستند و نهايتا برآيند افكار عمومي جامعه با همه كليت و تنوع‌هاي موجود در درون آن، سه گروهي هستند كه نوع تفكر و كنش آنها در اين شرايط بسيار تعيين‌كننده است. در جوامع در حال گذار، تغييرات سياسي و اقتصادي مي‌تواند فرصت‌هاي كوتاهي براي توسعه و كنشگري ايجاد كند. اين فرصت‌ها، اگر به درستي مورد استفاده قرار گيرند، مي‌توانند به تحولات بزرگي در ساختارهاي قدرت و نهادهاي سياسي و اقتصادي منجر شوند. در دوره‌هاي گذار، كنشگران مدني و سياسي نقش مهمي در شكل‌دهي به نهادهاي جديد و اصلاح نهادهاي قديمي دارند. اين كنشگران شامل گروه‌هاي اجتماعي، سازمان‌هاي غيردولتي، احزاب سياسي و رهبران فكري هستند كه مي‌توانند با استفاده از فرصت‌هاي موجود، تغييرات مهمي را در جهت دموكراسي و توسعه پايدار ايجاد كرده و با ايجاد فشار اجتماعي و سياسي بر نهادهاي قدرت، آنها را وادار به پاسخگويي و انجام اصلاحات كنند. علاوه بر اين، كنشگران مدني مي‌توانند با آموزش و آگاهي‌بخشي به مردم، مشاركت عمومي را افزايش داده و جامعه را براي پذيرش تغييرات آماده كنند. در اين ميان، ساختار موفق يك پلتفرم اينترنتي كه توانسته است اعتراض مدني را به نوآوري فناورانه پيوند بزند، بار ديگر اهميت ميانجيگري در جامعه را گوشزد مي‌كند. سازوكاري كه پلي ميان جامعه مدني، گروه‌هاي در حاشيه و بي‌قدرتان از يك سو و گروه سياستگذاران و تصميم‌گيران حكمراني از سوي ديگر است. در واقع، كنشگري آنلاين يا فعاليت مجازي يكي از اشكال نوين مشاركت سياسي و اجتماعي است كه با گسترش اينترنت و شبكه‌هاي اجتماعي به صورت مشهودي مطرح شده است. امروزه هسته مركزي ارتباطات را در واژه مشاركت يا در فعاليت مشاركتي بودن، تعريف مي‌كنند؛ هيچ ارتباطي صورت نمي‌گيرد مگر اينكه مشاركتي در آن وجود داشته باشد. اين نوع كنشگري وقتي آنلاين تعريف مي‌شود كه از پلتفرم‌ها و ابزارهاي ديجيتال براي پيش بردن هدف اجتماعي، سياسي، اقتصادي، فرهنگي يا هدف زيست محيطي استفاده شود. سازوكاري مانند پلتفرم كارزار كه به درستي در جايگاه پل مدني قرار گرفته در مطالبات محلي و ملي بارها  قدرت كنشگري مدني و حوزه عمومي را ثابت كرده است؛ به عنوان مثال در موضوع بررسي طرح صيانت و تنظيم‌گري اينترنت توانست گروه نخبگان فني را به خبرنگاران و افراد عادي جامعه متصل كند و در تصميم‌گيري مجلس در رد اين مصوبه اثرگذار باشد. جامعه ايران در سال‌هاي اخير از گروه ميانجي در موضوعات مختلف محروم بوده است، اين محروميت گاهي ضربات جبران‌ناپذيري به سرمايه اجتماعي وارد كرده و اين فقر ميانجيگري در بحران‌هاي مختلفي خود را نشان داده است، پلتفرم‌هاي پتيشن آنلاين به عنوان ابزارهاي نويني در دنياي ديجيتال، نقشي كليدي در تقويت حوزه عمومي و ميانجيگري مدني ايفا مي‌كنند. تصور كنيد، در جامعه‌اي كه افراد به ندرت فرصت بيان نظرات خود را دارند يا احساس مي‌كنند صداي‌شان به جايي نمي‌رسد، يك پلتفرم آنلاين به آنها اين امكان را مي‌دهد كه  به‌طور مستقيم با دولت و نهادهاي قدرت در ارتباط باشند. اين پلتفرم‌ها به مثابه يك ميدان هابرماسي عمومي مدرن عمل مي‌كنند؛ ميداني كه در آن افراد از هر قشري مي‌توانند گرد هم آيند و درباره مسائل مهم بحث و تبادل نظر كنند. اين فضاي گفت‌وگو و تبادل نظر، چيزي فراتر از يك بستر ديجيتال است؛ اينجا جايي است كه همبستگي اجتماعي تقويت مي‌شود، پديده حوزه عمومي ديجيتال كه با ضعف نهادهاي مدني و پردامنگي قدرت سياسي و انحصار رسانه‌ها در جامعه فعلي ما مي‌تواند به نوعي اثربخش و افق‌گشا باشد. اما اين پلتفرم‌ها تنها به گفت‌وگو محدود نمي‌شوند، بلكه با برجسته شدن عنصر ارتباطات، يك شهروند معمولي كه شايد تا پيش از اين هرگز در فرآيندهاي سياسي و اجتماعي شركت نداشته، حال با چند كليك ساده مي‌تواند در كمپين‌هاي مختلف شركت كند، امضا جمع‌آوري كند و حتي خود يك پتيشن راه‌اندازي كند. اين سطح از مشاركت عمومي نه تنها احساس مسووليت و تعلق اجتماعي را در افراد تقويت مي‌كند، بلكه به آنها قدرتي مي‌بخشد كه پيش از اين ممكن نبود و اين مشاركت فعال، اعتماد عمومي به نهادهاي حكومتي را نيز افزايش مي‌دهد. هر چند كه بايد در كنار اين ظرفيت‌هاي جديد ارتباطي به مخاطراتي چون اتاق‌هاي پژواك نيز توجه كرد. شفافيت و پاسخگويي دولت‌ها نيز از ديگر مزاياي استفاده از پلتفرم‌هاي پتيشن است. جامعه ايران اكنون با سه مشكل عمده در اقناع افكار عمومي مواجه است: «از آينده نگران است.»، «از وضعيت امروز ناراضي است.» و «به معيارها و موازين بزرگ هم براي حل مسائلش مشكوك است.» وقتي هزاران امضا براي يك پتيشن جمع مي‌شود، دولت‌ها مجبور به واكنش و پاسخگويي مي‌شوند. در صورت پاسخگويي اقناع‌كننده به اين نگراني‌ها كه شرط الزام حيات كنشگري آنلاين است، مي‌توان به مسير تدريجي التيام اعتماد از دست رفته اجتماعي اميدوار بود. پلتفرم‌هاي پتيشن به عنوان پل ارتباطي بين جامعه مدني و دولت عمل مي‌كنند. اين پلتفرم‌ها، با جمع‌آوري و انتقال نظرات و مطالبات عمومي به نهادهاي حكومتي، به تسهيل ارتباط و تعامل بين اين دو بخش كمك مي‌كنند. اين ارتباط مي‌تواند به بهبود فرآيندهاي تصميم‌گيري و سياستگذاري منجر شود و خواسته‌هاي جامعه را به صورت موثرتر به دولت منتقل كند. از سوي ديگر، اين پلتفرم‌ها نقش مهمي در آموزش و آگاهي‌بخشي به شهروندان دارند. با برگزاري كارگاه‌هاي آموزشي، كمپين‌هاي آگاهي‌بخشي و انتشار محتواي آموزشي، دانش و مهارت‌هاي شهروندان را افزايش مي‌دهند. ما اميد داريم كه در دولت پزشكيان، نهادهاي مدني به عنوان ميانجي‌هاي بزرگ اجتماعي، روزبه‌روز گسترش يافته و نقش آنها در تصميم‌سازي‌ها موثر شده و از ساحت نهادهاي مدني، امنيتي‌زدايي شود. حوزه عمومي، هر روز فربه‌تر و حوزه خصوصي نيز محترم‌ شمرده خواهد شد.